جان ِ مریم!
چشمهات را باز نکن؛ بخواب...
نکند بیدار شوی و ببینی که او رفته...
هماو که دلش از آن دلهای قدیمی بود...
هماو که صدایش چیزی از عطر شالیزارها با خود داشت،
و در لرزههای آرامش بخش آوایش، انار گل میکرد...
بخواب؛
حوصلهی گریهی تو را دیگر ندارم!...
رفته تا بوییدن نسترن...
رفته پی پرسیدن اسم گلی ناشناس...
حالا باید جیران را خبر دهیم که مهمانات بیخبر گذاشته رفته...
یعنی بر سر آوازهای سرزمین خورشید چه خواهد آمد؟!
وای بلال! طبیب ِ دردُم...
نازنین ِ مریم!
بخواب...
لالا کن...
لالایلای...
آخ! لالایلای...
بخواب نقل و نمکدون...
بخواب غنچهی زمستون...
حالا او رفته...
مریم خواب است و
ساز ناقارهی جمعه بازار، ناکوک میزند و
تاجگل آیینهها را بر ناباوری دستها، تا ابدیت میبرند...
*
امّا،
ای بهانهی سه رنگ ِ شکفتن و طلوع و تبسّم!
ای مادر آغوش و بوسهها برای شقایق!
ای شیرینترین رؤیای ما!
سر ِ تو سلامت!
تو بمان!
ای ایران!
ای ایران!...
بیوگرافی استاد
۲۲ نظر:
خیلی قشنگ
بودباتمام حرف هایی که تا امروز در موردش گفته بودند فرق می کرد مال دل مابود
خسته شدم از دیدن شادروان کناراسمای اشنا
دلم واسه همشون تنگ می شه...........
سلام مزداباد جان، ممنون از لطف شما@};- والله از ترانههای خودشون استفاده کردم...
روحشون قرین الطاف الهی باشه:x
سلام...
از متنت واسه نظزات یه جا دزدی کردم...
حلال کن.
خيلي دوستش داشتم و خيلي باهاش خاطره داشتم خصوصا با ترانه مريم و البوم تولدت مبارك يادش بخير و روحش شاد
نشسته بود گل نسترن
سر نهاده به دامن
نيم نيم نگاهی به سوی وسعت چشمان ملتمس ما مگر؟!
دريغ!
خيال سبز تنش را هزار وهم خراشيده بود
ساکت و صامت
نشسته بود گل نسترن
گريبان چاک
شکسته بود گل نسترن!
نگاه می کردم؛
حبابهای مردمک چشمهای پر رازش
فروغ صبح نخستين نداشت
تنها بود!
گياه سبز تنش در سياه چادر غم
و شوکران غمش وانهاده بود به جا
شکسته نسترن ما
فتاده بود ز پا...
سلام محمد عزیز و مهربون
شبت بخیر و شادی
خوبی؟
منم در گذشت این استاد هنرمند را تسلیت میگم. ممنونم بابت ارائه زندگینامه ایشون
یادش به خیر...
از رفتنت دهان همه باز...
انگار گفته بودند:
پرواز!
پرواز!
قیصر امین پور
چی میشه گفت!
اما تو هم هرچی میشه ما رو پاس بده به اون یکی وبلاگت
خب یه باره توی همون می نوشتی دیگه :d
سلام لیندا خانم؛ ممنون که لطف دارید و سر میزنید. والله اون زندگینامه رو من یه سال پیش تو اون وبلاگم زده بودم و تاریخش مال الان نیست. این جا هم دیگه گفتم نزنم که تکرار مکررات نشه و به همین ارجاع قناعت کردم.
شاد باشید همیشه@};-
مرگ تعبیری است خود از بقا نه در این دیار فانی بل بقا در آن عالم بالا
و مرگ را چون پلی باید دید که هرکسی از آن می گذرد کاش همه با شادی به استقبالش برویم روحش شاد
خيلي زيبا نوشتيد..وقتي رفت فهميدم چقدر دوستش داشتم ..صدايش آرامش و اطمينان يك پدر را داشت. روحش قرين رحمت باد.
می دانم
کوله ام سنگین و دلم غمگین است
اما تو دلواپس نباش! بهار بانو
نیامدم که بمانم
تنها به اندازه ی نمباره یی کنارم باش
تمام جاده های جهان را
به جستجوی نگاه تو آمده ام
پیاده
باور نمی کنی؟
پس این تو و این پینه های پای پیاده ی من
حالا بگو
در این تراکم تنهایی
مهمان بی چراغ نمی خواهی؟
سلام دوست خوبم
عصر بخیر
ممنونم ازت گل مهربانم
همیشه حضورت شادم میکنه
نوشتن در مورد بعضی آدمها سخته ،قلم شرم می کنه و کم می آره. شاملو یکی از آونهاست
ولی محمد نوری....
حرفی برای گفتن باقی نذاشته
سلام خیلی عالی بود دست مریزاد بازم به شما
سلام دوست خوبم
عصر بخیر
مرسی از لطف و محبتت که برای خوندن غزلم اومدید
بی نهایت ازت سپاسگزارم
منو شرمنده محبتاتون کردید[لبخند][خجالت][شرمنده]
تمام عمر دويدم،ولي به تو نرسيدم
چقدر درد كشيدم ولي به تو نرسيدم
به هرچه خواست دل تو،به هرچه باخت دل من
به هرچه هست رسيدم ولي به تو نرسيدم
از اين كه دوست من بود،از آن كه دشمن ما بود
چقدر طعنه شنيدم ولي به تو نرسيدم
تو دوختي و بريدي تو دوختي و بريدي...
بريدي و نبريدم ولي به تو نرسيدم
شبيه قطره اشكي شبيه نم نم باران
شدم من آب وچكيدم ولي به تو نرسيدم
براي اينكه بمانم و عشق را نفروشم
چقدر عشوه خريدم ولي به تو نرسيدم
هر آنچه بر سرم آمدم قبول كردم و ماندم
زبان شكوه گزيدم ولي به تو نرسيدم
اگر كه آه نفس شد اگر كه عشق قفس شد
از اين قفس نپريدم ولي به تو نرسيدم
هميشه دير رسيدي هميشه زود گذشتي
هميشه زود رسيدم ولي به تو نرسيدم
دلنشین بود :)
yadet nare ha !
:-s
شهریم یا روستا ؟
ارسال یک نظر