۱۳۸۹ مهر ۲, جمعه

بوی پیراهن یوسف...

به یعقوب پیر خبر دهید
بوی پیراهن یوزارسیف،
به گرد بوی پیراهن گل‌دار یوسف ما
و چفیه‌اش،
و پیشانی‌بندش،
نمی‌رسد!
به بینایی چشم‌هات نناز!
یوسف شهید ما
دل روشن می‌کند...



۷ نظر:

بابگرده گفت...

ببین که سیب زنخدان تو چه می​گوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست

وحيده گفت...

ياد باد آن روزگاران ياد باد...
ياد آن روزا بخير كه همه با هم همدل و يكصدا بودند ...هر چند كه جنگ بود..
من كه اون روزا خيلي بچه بودم تو هم كه از من بدتر !!!! ولي همين كه خاطراتشو مي شنويم خيلي به دل مي شينه....
جاي شهدا سبز

صباغ گفت...

شهید گریه کننده نمی خواهد، شهید زاری کننده نمی خواهد، شهید پر کننده ی سنگرش را می خواهد، شهید ادامه دهنده ی راهش را می خواهد...

شعر با طعم گیلاس(سوین) گفت...

سلام
خیلی قبل تر ها باید می آمدم اما
نمیدونم چرا نمیشد برای پست هاتون کامنت گذاشت

از پایان شعر خوشم اومد

شاد باشید

طوبي گفت...

یوسف شهید ما
دل روشن می‌کند...
بسيار زيبا بود عالي!

بانوی نیمه شب گفت...

درود
نظر خاصی نداشتم گفتم درودی بگم و برم

زهرا گفت...

سلام خیلی زیبا بود ممنون دوست خوبم التماس دعا