۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

دشنه‌ی شیطان

زیبای من!
گاهی فکر می‌کنم سرودن عاشقانه‌ها چه مسخره است،
وقتی که دشنه‌ی شیطان،
حتّی از آستین واتیکان سر بر آورده.

این زمانه، شاعر نمی‌خواهد؛
می‌باید سلاح‌الدّین بود...!


پی‌نوشت: در همین رابطه بخوانید(+)

۳ نظر:

مهام گفت...

سلام برمحمدعزیز
احوالات؟خوش میگذره؟
این رنگ قالبت زیاد جالب نیست!نه به رنگ تنباکو میخوره نه به رنگ غزل!!!
البته ببخشید بنده جسارت میکنم دربرابر استاد مسلم وزوانی زبانم لال ایرادی گرفته باشم...

محمّد گفت...

سلام مهام‌جان! خوشحالم کردی سر زدی.
قربونت. شما خوبی؟ سلامتی؟
خواهش می‌کنم. والله بلاگر از نظر تنوع قالب به بلاگا نمی‌رسه و قالب‌های فارسی محدودی داره. من هم والله زیاد اهل رنگ و منگ نیستم. از بین طرح‌های پیش‌فرضی که داشت این رو بیشتر پسنیدیدم؛ حالا ببین اونا دیگه چی بوده!:))
شاد باشی جیگرررررررررررررررر[گل]

ایمان گفت...

با این نوناشون !